اهرم به استفاده از وجوه قرض گرفته شده برای افزایش بازده سرمایه گذاری اشاره دارد. دو نوع رایج اهرم، اهرم مالی و عملیاتی است.
اهرم مالی شامل استقراض پول برای سرمایه گذاری در دارایی هایی با پتانسیل بازدهی بالاتر از هزینه استقراض است. این کار را می توان با انتشار اوراق قرضه یا گرفتن وام انجام داد. با استفاده از اهرم مالی، یک شرکت می تواند بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) خود را افزایش دهد و به طور بالقوه ارزش سهامداران را افزایش دهد.
با این حال، اهرم مالی نیز با خطراتی همراه است. اگر سرمایهگذاریها مطابق انتظار عمل نکنند، ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهیهای خود دچار مشکل شده و با ورشکستگی مواجه شود.
اهرم عملیاتی به استفاده از هزینه های ثابت مانند حقوق یا اجاره برای افزایش سودآوری اشاره دارد. با داشتن نسبت بالایی از هزینه های ثابت در رابطه با هزینه های متغیر، یک شرکت می تواند در صورت افزایش فروش، سود بیشتری ایجاد کند.
به عنوان مثال، یک شرکت تولیدی که سرمایه گذاری زیادی در ماشین آلات انجام می دهد، هزینه های ثابت بالا اما هزینه های متغیر پایینی خواهد داشت. اگر تقاضا برای محصولات آنها افزایش یابد، آنها می توانند واحدهای بیشتری را بدون افزایش قابل توجه هزینه های خود تولید کنند. این باعث سود بیشتر و بازگشت سرمایه بهتر می شود.
با این حال، اهرم عملیاتی خطراتی نیز دارد. اگر تقاضا برای محصول کاهش یابد، ممکن است شرکت همچنان مجبور به پرداخت هزینه های ثابت باشد اما درآمد کمتری ایجاد خواهد کرد. این می تواند منجر به ضرر و کاهش سود شود.
به طور خلاصه
هر دو اهرم مالی و عملیاتی می توانند ابزار مفیدی برای شرکت هایی باشند که به دنبال افزایش بازده سرمایه گذاری خود هستند. با این حال، آنها همچنین با خطراتی همراه هستند که باید به دقت مدیریت شوند.